با کمال تاسف باید گفت مازندران روزهای بسیار بدی را به لحاظ مناقشات بین برخی نمایندگان و مدیران ارشد خود تجربه می کند.روزهایی که تا کنون کمتر از آن به سراغ داریم.در حالیکه چشم مردم استان به ارائه خدمات بیشتر از سوی مسئولین دوخته شده گویا این مسئولین وظیفه اصلی خود را به فراموشی سپرده و به یک بازی کودکانه اما پرتنش و انرژی بر مشغول شده اند.
در چند روز گذشته شاهد اظهار نظر برخی از نمایندگان استان در مجلس بر علیه و یا به نفع استاندار مازندران و خدمات دولت بوده ایم. در آنسو برخی از منتصبین دولت تدبیر و امید نیزعجله به خرج داده و سریع و به تندی پاسخی به دور از تدبیر به این انتقادها داده اند.
یادم نمی رود گدایی رای از سوی برخی نمایندگان فعلی را ! روزهایی را که برای گرفتن رای به محلات و محافل مختلف می رفتند و همواره داد از خدمت به مردم شهر و دیارشان سر می دادند و در انظار عمومی عنوان می کردند که اگر راه به ساختمان بهارستان پیدا کنند کاری می کنند کارستان.
اما دیدیم آنچه را که می بایست نمی دیدیم ! نمایندگان مازندران در یک نگاه نتوانستند در حد و اندازه نام نمایندگی عمل کنند.نتوانستند مشکلات حوزه های انتخابیه شان که در شعارهای تبلیغاتی بیان شده بود را حل کنند.همچنان مردم نجیب استان درگیر بسیاری از گرفتاری های همیشگی شان می باشند.
کشاورزان بی رمق شده اند،بیکاران تحصیل کرده بیشتر شده اند،کارخانه های زیادی به تعطیلی کشیده شده است،فرصت های سرمایه گذاری در استان از دست می رود،مهاجرت جوانان ما برای پیدا کردن یک کار با حقوق حداقلی به دیگر استان ها بیشتر شده،مشکلات شهری و روستایی فروان به چشم می خورد،آمار طلاق در مازندران بیداد می کند،اعتیاد بلای خانمان سوز خانواده هایمان شده است و....
اما دیدیم چگونه برخی از همین نمایندگان برای جابجایی نیروهایشان در ادارات و مسندهای مدیریتی انرژی خرج می کنند تا راه را برای برخی از اهداف آینده خود هموارتر سازند.دیدیم قدرت چانه زنی و البته تاثیر گذار این نمایندگان برای افراد نزدیک به خود را ! دیدیم برخی از نمایندگان که تا دیروز خود را مردمی می شمردند به یکباره درگیر غرور کاذب شده و خود را چهره ملی معرفی کرده اند ! تو گویی ابا دارند با مردمی که این افتخار را به آنها داده تا خدمتگزارشان در مجلس باشند صحبت کنند.
و اما یادم نمی رود روزی که استاندار استان مازندران که از قضا و از شانس خوب و یا بد ما مازندرانی ها جزو اولین انتخاب های دولت تدبیر و امید در انتخاب استاندارن بود می خواست برای استان انتخاب شود.همان موقع خیلی از نمایندگان خود را به خاطر این انتخاب تحسین می کردند ! و البته استاندار نیز همواره به شناخت خود از استان و داشتن تجربه در مدیریت های مختلف تکیه می کرد.
به یاد دارم استاندار قول هایی در محافل مختلف می داد.از جمله تغییر دو ساله استان مازندران و استفاده از ظرفیت های مختلف. براستی باید اکنون که نزدیک به 9 ماه از استانداری آقای دکتر فلاج می گذرد از ایشان پرسید آیا می شود دستاوردهای مدیریتی خود در طول این 9 ماه را برای مردم مازندران تشزیح کنید؟
اصلا" برنامه کوتاه مدت شما در حوزهای اقتصادی،اجتماعی،،سیاسی،فرهنگی،کشاورزی،ورزشی و... برای استان چه بوده و چند درصد از آن محقق شده است؟به چه میزان به اهداف استفاده از نیروهای کارآمد و توانمند در بدنه مدیریتی استان دست یافته اید؟آیا دادن وعده تغییر دو ساله استان همانی است که امروز شاهد آنیم؟!
آقای دکتر فلاح؛
شاید با خواندن این یادداشت مرا عجول بخوانید که چقدر زود از شما انتظار حل مشکل را دارم. باور کنید اینگونه نیست. چرا که انتظارمان از شما معجزه برای حل یک شبه این همه مشکل دراز مدت نیست. اما انتظارمان این است شما و تیم مدیریتی تان با انرژی بیشتر و البته با برنامه ای که هنوز مردم استان آنرا ندیده اند به پیش بروید.
نباید بگذارید اطرافیانتان انرژی خود را به راحتی هدر دهند.انتخاب مدیرانتان را بر اساس شاسته سالاری به پیش ببرید نگذارید. دیگ تنش در استان همچنان بجوشد که انرژی خدمت را به هدر می دهد و ...
و اما سخنی کلی با مسئولین؛
باور کنید مردم مازندران تنها و تنها به خدمت صادقانه نیامندند.مردم استان به راحتی متوجه خیلی از سیاسی بازی های شما می شوند .هر لحظه غفلت از خدمت خسران و عقب افتادگی استان را در پی دارد.بیایید متحدوار و همدل در رفع دغدغه های مردم همت گمارید و به قولی از بازی های کودکانه داد بزن،گریه کن،امتیاز بده و یا بگیر پرهیز کنید !